سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام | ||
|
*
لینک دوستان
بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم مقام و منـزلت محمّـد (ص)
آیه 10 سـوره نجـــم : بســم الله الــرحمـــن الرحیـــم فَاَوحی اِلی عَــبــــدِهِ ما اَوحی
پس از بازگشتن از معــــــراج، قومی از مصطفی(ص) پرسیدند که ؛ آن وحیِ شب معـــراج چه بود ؟ مصطفی(ص) آنقـدر که حوصله ی آن ها برتافت گفت : خـداونــد از امّـت من گلــه کــرد که ؛ من به نیک عهدی برای امت تو در دوزخ جائی معین نکردم! ولی آنان به بد عهدی خویش ، خود را به کوشش به دوزخ انداختند ! گوش کن پنــد ای پسر از بهـر دنیـا غم مخور گفتمت چون دُرّ حدیثی گر توانی داشت گوش تا نگــردی آشـنـا زین پرده رمــزی نشنوی گوش نا محـرم نباشـد جـای پیغـام سروش
ای محمّــد ؛ عـزیز اوست که من عـزیز کـنـم ، و ذلیــــــــــل اوست که من ذلیل کنم ، ایشان عـــــــزت از جای دیگر می جویند ! و ذلت از جای دیگر می بینند! ای محمّــد ؛ ما روزی ای که نامزد اینان کرده ایم به دیگـری ندهـیـم ، و ایشان عملی که حـق مـــااست به ریـــا به دیگری می دهـنـد ! ای محمّــد ؛ نعمت از مـــــــاست و اینـــان دیگری را سپــــــــاس گــــــــزارند ! ای محمّــد ؛ با امت های پیشین چهـــــار کار کردم که با امت تو نکردم ! قـومی را به زمین فـرو بردم ، قومی را مسخ کردم و صورت بگردانیدم، قـومی را سنگ باران کردم، و قومی را به آتش سوزی سوزانیدم! ولی به خاطر شرف و قرب و منزلت تــــــو با امت تــــو هـیچکـدام !
رسول خـــدا(ص) چون از درگاه عـزت آن همه اکرام و اعـزاز دید گفت : بـارخــدایــــا ؛
امّت مــرا جملــه به من ببخــش
فـرمان آمــــد کـــــه : ای محمّــد ؛ امشب که تنها آمدی یک سوّم ، تــــــــــــــو را بخشـیــدم ، و روز رستــاخیــز بقیـــــه ی گنـــــاه امت را به تــــو بخشم ، تا عالمیان مقـــام و منزلت تـــو را نزد مــــا بدانند!
هــرچند غـرق گـنـاهـم ز هــر جهت تا آشـنـای عـشــق شدم اهــل رحمتم دورم به صورت از در دولت ســـرای تو لیکـن به جــان و دل ز مقـیمـان حضرتم
آیه 11 سـوره نجـم : ما کَــذَبَ الـفـُــؤادُ ما رَآی
در خبر است که بامداد آن شب که پیامبـر(ص) به معـراج بود، جریان سفـرخود از آغاز تا انجام را به صحابه خبر داد، عـزیزان صحابه همگی شاد شدند و باور کردند، و این خبر در مکّه منتشر شد، همه پذیرفتند ولی کفـــــــار قریش و آنها که در دلهاشان مرضی بود باور نکردند و آن را دروغ پنداشتند!!! مؤمنان بی سوگند باور کردند و مشرکان و منافقان با سوگند هم باور نکردند!!! من کز وطن سفر نگـزیدم بعمــر خویش در عـشـق دیـدن تــو هـوا خـواه غـربتم
یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ( سوره مبارکه صف آیه 8 )
ولی خدا کامل کننده ، نورخویش است ، اگر چه کافران را ناخوش آید
و در ادامه آن آیات به رسالت حضرت مسیح و نویدهاى آن بزرگوار از ظهور اسلام و آمدن آخرین پیام آور خدا براى هدایت و آزادى انسان مى پردازد و در نخستین آیه مورد بحث مى فرماید:
به سوى مردم برانگیخته شد و رو به مردم نمود و گفت:
به وسیله موسى براى هدایت و ارشاد مردم فرستاده است، تصدیق مى کنم.
که نام گرامى او « احمــد » است.
آخرین پیامبر خداست، چنان که شاعر عرب در این مورد چنین مى سراید:
و نیز سلام و درود تمامى پاکان و پاکیزگان گیتى بر شخصیت مبارک «احمد» آخرین پیام آور خــــــــدا باد. ننگ و نفرین بر مزدوران استکبار جهانی و صهیونیست های غاصب که می خواهند با جسارت ها و اهانت های خود این نور خدائی را خاموش کنند ، ولی خداوند خود وعده فرموده که نور خویش را روشن نگه می دارد . و می بینیم که علیرغم آن همه دشمنی هایی که در طول یک هزار و چهارصد و سی و پنج سال با این برگزیده الهی داشتند ، روز به روز دین اسلام و نام پاک و پر برکت محمّـــد (ص) درخشنده تر بر تارک جهان می درخشد . و دیر یا زود با ظهور آخرین وصی رسول الله (ص) همه ی مستکبران عالم نابود و پرچم توحیدی اسلام در سرتاسر جهان به اهتزاز در خواهد آمد ، آن روز بسیار نزدیک است ، اِنَّهُم یَرَونَهُ بَعِیداً و نَراهُ قَرِیباً ( فرازی از دعای عهد ) ان شاءالله تعالی [ دوشنبه 93/10/29 ] [ 3:48 عصر ] [ سـرچشمــه ]
[ نظرات () ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |